آیا پیامبر اسلام(ص) فرمود که حتی اگر دخترم فاطمه(س) هم دزدی کند دستش را قطع میکنم؟! آیا مطرح کردن چنین موضوعی، جسارت به مقام شامخ بانوی اول اسلام نیست؟
به گزارش قرارگاه سایبری مجاهدان، سرقت چه آشکار باشد و چه پنهان، چه از مردم باشد و چه از بیت المال، چه سارقان افراد فرودستی باشند و چه صاحب منصب و خانوادهدار و …، موضوعی است که در قرآن و سنت بر حرمت و زشتی آن بارها تأکید شده است. [۱]
این موضوع تا اندازهای مهم است که بر اساس برخی گزارشها پیامبر اسلام(ص) اعلام کرده که حتی نزدیکترین فرد به او – یعنی دخترش فاطمه س – نیز در صورت ارتکاب چنین گناهی از مجازات آن مصون نخواهد ماند.
عائشه میگوید: زنی در زمان پیامبر(ص) دزدی کرد. قوم او نزد اسامة بن زید رفتند تا او نزد رسول خدا(ص) برای آن فرد مجرم شفاعت کند، اما پیامبر(ص) به اسامه فرمود:
«اِنَّما اَهلَکَ الَّذینَ مِن قَبلِکُم[۲] اَنَّهُم کانوا اِذا سَرَقَ فیهِمُ الشَّریفُ تَرَکوهُ وَ اِذا سَرَقَ فیهِمُ الضَّعیفُ[۳] اَقاموا عَلَیهِ الحَدَّ. [۴]
وَ أَیمُ اللهِ لَو أَنَّ فَاطِمَةَ بِنتَ مُحَمَّد سَرَقَت لَقَطَعتُ یَدَهَا»؛[۵]
گروههایی قبل از شما نابود شدند. (یکی از دلایلش این بود) هنگامی که انسان اصل و نسبداری (که طبیعتاً از هوادارانی نیز برخوردار بود) مرتکب دزدی میشد، از مجازاتش صرف نظر کرده، اما سارقان ضعیف و بیسر و پا را مجازات میکردند. به خدا سوگند اگر دخترم فاطمه(س) دزدی کند، دستش را قطع میکنم.
اما در ارتباط با سند این گزارش باید گفت؛ در بیشتر موارد برای موضوعاتی تاریخی از این دست، سندی ذکر نشده و اعتبار کتاب، معیار اعتبار گزارش است و حتی اگر سندی هم وجود داشته باشد، بر اساس مبانی رجالی شیعه، سند صحیح ارزیابی نمیشود، اما با این وجود، مشکلی در محتوای روایت وجود ندارد تا پذیرش آنرا دچار مشکل کند و آنچه گفته شده با دیگر آموزههای اسلامی نیز همخوان میباشد؛[۶] زیرا بیان میکند که اگر دین امری را واجب میکند، متصدیان دین نباید بر خلاف آن عمل کنند[۷] و نباید تبعیضی بین افراد وجود داشته باشد.[۸]
در تعبیرات موجود در این گزارش، جسارتی به وجود مقدس حضرت زهرا(س) وجود ندارد؛ زیرا اجرای حد را مشروط بر رخدادی نموده که به نظر شیعه و اهلسنت هرگز اتفاق نخواهد افتاد. این تعبیر پیامبر اسلام(ص) در مورد دخترشان مانند تعبیر پروردگار نسبت به شخص پیامبر(ص) است که در آیات پایانی سوره حاقه میفرماید:
وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنا بَعْضَ الْأَقاویل. لَأَخَذْنا مِنْهُ بِالْیَمین. ثُمَّ لَقَطَعْنا مِنْهُ الْوَتین!
اگر او (پیامبر) به دروغ سخنانی را به ما نسبت میداد، ما از او انتقام گرفته و رگ گردنش را قطع خواهیم کرد!
ما مطمئنیم که نه پیامبر(ص) به خدا دروغ خواهد بست و نه فاطمه(س) دست به دزدی خواهد زد و تمام اینها تنها برای نشان دادن اهمیت اطاعت از خدا و خودداری از گناه است و اینکه منتسب بودن به بزرگان به تنهایی نمیتواند عاملی برای جلوگیری از مجازات باشد.
[۱]. ر. ک: «دزدیدن مال خود از دیگران»، ۱۸۶۶۱؛ «دزدی از پدر ومادر»، ۲۱۱۴۱؛ «دزدی از غیر مسلمان»، ۵۱۸.
[۲]. در بیانی «هلک بنو إسرائیل» و یا «الّذین من قبلکم» وارد شده است.
[۳]. در بیان دیگر لفظ «الوضیع» وارد شده است.
[۴]. در بیان دیگر لفظ « قطعوه» وارد شده است.
[۵]. ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج ۴، ص ۵۲، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ دوم، ۱۴۱۸ق؛ ثعلبی نیشابوری، ابو اسحاق احمد بن ابراهیم، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ج ۴، ص ۶۲، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
[۶].«عدم اجرای حد سرقت در ایران»، ۱۰۸۹۹؛ «منافات نداشتن حبس سارق با حکم به رد اموال مسروقه»، ۵۲۲۴۷.
[۷]. فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج ۲۳، ص ۳۱۷، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.
[۸]. « فضایل حضرت زهرا (س) و برداشتن دستبند از خزانه بیت المال»، ۹۷۶۷.
منبع : اسلام کوئست
